یک خلاقیت برای ماه رمضان در اسارت دشمن

از هر اردوگاه فقط چند نفر می‌توانستند برای گرفتن غذا بروند به همین خاطر غذا برای افطار و سحر سرد می‌شد. گرچه کار خطرناکی بود! ولی ما از المنت برای گرم کردن آن استفاده می‌کردیم. آنجا ما حتی برای آب خوردن هم محدودیت داشتیم! به ما اجازه برگزاری دعا را نمی‌دادند.

به گزارش ایسنا، آزاده سرافراز محسن ساغرچی با اشاره به اینکه در ماه رمضان سال ۶۱ بود که به اسارت نیروهای بعثی در آمدم روایت می کند: با زبان روزه مورد شکنجه بی امان دشمن قرار گرفتم. وقتی در اردوگاه مستقر شدم به دنبال این بودم که روزه‌های قضای خود را به جا آورم.

من یک دستگاه المنت درست کردم که در ماه رمضان برای گرم کردن غذا و درست کردن چایی از آن استفاده می‌کردیم. در ماه رمضان ما وعده صبحانه را برای افطار و ناهار را برای سحر نگه‌ می‌داشتیم. محدویت‌ها بیشتر می‌شد و اجازه تجمع را به ما نمی‌دادند.

از هر اردوگاه فقط چند نفر می‌توانستند برای گرفتن غذا بروند به همین خاطر غذا برای افطار و سحر سرد می‌شد. گرچه کار خطرناکی بود! ولی ما از المنت برای گرم کردن آن استفاده می‌کردیم. آنجا ما حتی برای آب خوردن هم محدودیت داشتیم! به ما اجازه برگزاری دعا را نمی‌دادند.

بچه‌هایی که دست خط خوبی داشتند دعای جوشن کبیر را بر روی کارتون‌های تاید می‌نوشتند و در شب‌های قدر از آن استفاده می‌کردیم. ما از لحاظ روحی بسیار به این دعا و روزه‌ و توسل‌ها وابسته بودیم. همین کارها بود که ما را در اسارت امیدوار می‌کرد و سر پا نگه‌ می‌داشت.

انتهای پیام

منبع خبر

نظرات بسته شده است.