اخبار تکنولوژی

جنون «دات‌کام»: داستان هولناک‌ترین سقوط تاریخ فناوری

طرح هوش مصنوعی از حباب دات کام

مدل کسب‌وکار Pets.com از ابتدا نقص داشت، چراکه با رقابت شدید فروشگاه‌های سنتی حیوانات خانگی روبه‌رو بود و در تحویل کالاهای سنگین و کم‌حاشیه‌ی سود به سراسر کشور با مشکلات لجستیکی دست‌وپنجه نرم می‌کرد. هزینه‌ی بالای جذب مشتری، همراه با استراتژی‌های قیمت‌گذاری ناپایدار، در نهایت به افول آن انجامید.

در مقابل، آمازون اگرچه ابتدا بر گسترش سریع متمرکز بود، رویکردی متنوع‌تر را در پیش گرفت و با فروش کتاب شروع کرد، اما به سرعت به حوزه‌های دیگر محصولات وارد شد. مدل کسب‌وکار اولیه‌ی این شرکت، کم‌هزینه بود و اغلب سفارشات را مستقیماً از توزیع‌کنندگان تأمین می‌کرد. موفقیت اولیه‌ی آمازون را می‌توان به تمرکز بر تجربه‌ی مشتری، نوآوری مداوم و تمایل به بازسرمایه‌گذاری سودها برای رشد بلندمدت نسبت داد.

نگاهی به پیچیدگی‌های بازار سهام:

برخلاف بسیاری از همتایان دات‌کامی، آمازون مدلی پایدار را ایجاد کرد که رضایت مشتری و کارایی عملیاتی را در اولویت قرار می‌داد. شرکت‌های دیگری مانند Webvan، eToys و Kozmo.com مدل‌های «تحول‌آفرین» مشابهی را دنبال می‌کردند که اغلب، حول محور تجارت الکترونیک و راحتی متمرکز بود.

فلسفه‌ی حاکم بر استارت‌آپ‌های دات‌کامی، دنبال کردن مدل «بزرگ شدن سریع» بود

برای مثال، Webvan قصد داشت با خدمات تحویل آنلاین خود، خرید مواد غذایی را متحول کند، اما هزینه‌های عملیاتی بالا و چالش‌های لجستیکی برای ادامه‌ی فعالیتش غیرقابل تحمل شد. eToys نیز تلاش کرد بر بازار اسباب‌بازی آنلاین مسلط شود، اما در رقابت با خرده‌فروشان سنتی شکست خورد و نهایتاً ورشکسته شد.

همچنین Kozmo.com نیز سرنوشت مشابهی داشت. این شرکت، خدمات تحویل سریع کالاهای متنوع را ارائه می‌داد، اما به‌دلیل مدل کسب‌وکار ناپایدار و هزینه‌های بالای تحویل شکست خورد. ذهنیت «رشد به هر قیمتی» اغلب به هزینه‌های غیرمنطقی در بازاریابی و زیرساخت منجر می‌شد، بدون آنکه توجهی به سودآوری واقعی وجود داشته باشد.

تب عرضه‌های اولیه سهام

دوره‌ی کوتاهی پیش از ترکیدن حباب دات‌کام، شتابی چشمگیر در عرضه‌ی اولیه‌ی سهام شرکت‌های دات‌کام به‌وجود آمد. تعداد شرکت‌های واردشده به بورس در سال ۱۹۹۹ با ۴۷۶ مورد به اوج رسید و در سال ۲۰۰۰ نیز با ۳۸۰ مورد همچنان رقم قابل‌توجهی بود. جالب آنکه بسیاری از این شرکت‌ها، درآمد ناچیزی داشتند یا حتی بدون درآمد بودند و برخی حتی محصول کاملی را نیز ارائه نمی‌دادند.

تب عرضه‌های اولیه، ویژگی کلیدی حباب دات‌کام بود و نشانگر تقاضای شدید سرمایه‌گذاران برای هر چیزی مرتبط با اینترنت به شمار می‌رفت

بااین‌حال، عموم مردم اشتیاقی سیری‌ناپذیر برای سرمایه‌گذاری در این شرکت‌ها نشان می‌دادند و اغلب باعث افزایش شدید قیمت سهام شرکت‌ها در روز عرضه‌ی اولیه می‌شدند؛ به‌گونه‌ای که سهام برخی در روز اول رشد ۱۰۰ درصدی یا بیشتر را تجربه می‌کردند. بانک‌های سرمایه‌گذاری نیز خودخواسته، با کسب کارمزدهای کلان از مدیریت این عرضه‌ها، به این تب دامن می‌زدند.

تب عرضه‌های اولیه سهام دات‌کام‌ها، با افزایش‌های نجومی قیمت در روز اول، سرمایه‌گذاران را به میلیونرهای کاغذی تبدیل کرد

افزایش سریع قیمت سهام، سهامداران را به «میلیونرهای کاغذی» تبدیل کرد؛ افرادی که روی کاغذ ثروتمند بودند. هرچند این سودها به‌دلیل محدودیت‌های فروش، بلافاصله پس از عرضه‌ی اولیه، نقد نمی‌شدند. این فضای ملتهب به وضعیتی انجامید که شرکت‌هایی با ایده‌هایی صرفاً امیدوارکننده می‌توانستند سرمایه‌های کلانی جذب کنند و به ارزش‌گذاری‌های غیرواقعی دامن بزنند.

قیمت‌های نجومی: وقتی منطق گم شد

همزمان با بزرگ‌شدن حباب، ارزش‌گذاری شرکت‌های دات‌کام به سطحی رسید که معیارهای سنتی مالی را به چالش می‌کشید. نسبت قیمت به فروش بسیاری از این شرکت‌ها به ارقام نجومی و گاه بیش از ۵۰ برابر درآمد رسید. متوسط این نسبت برای عرضه‌های اولیه‌ی سال ۲۰۰۰ به عدد باورنکردنی ۴۸٫۹ بالغ می‌شد.

نسبت قیمت به درآمد، شاخصی بنیادین در ارزش‌گذاری شرکت‌هاست که به گمان سرمایه‌گذارهای تازه‌کار، اغلب نادیده گرفته می‌شد یا در چارچوب اقتصاد جدید بی‌ربط تلقی می‌گشت. تا سال ۱۹۹۹، نسبت P/E شاخص نزدک به بیش از ۹۰ واحد افزایش یافته بود معادل این که مغازه‌ای را به قیمتی ۹۰ برابر درآمد سالانه‌اش بخرید، با این امید که در آینده، سود بیشتری بدهد.

شکاف میان معیارهای سنتی ارزش‌گذاری و قیمت‌های سرسام‌آور سهام شرکت‌های دات‌کام، نشانه‌ی بارز رشد حباب بود

در عوض، ارزش‌گذاری‌ها با معیارهایی مانند «تعداد بازدید کاربران»، «سهم ذهنی بازار» و پتانسیل رشد آینده توجیه می‌شدند؛ حتی اگر عملیات جاری شرکت‌ها با زیان‌های سنگین همراه باشد. بسیاری از شرکت‌های دات‌کام، به‌رغم زیان عملیاتی قابل‌توجه، در بازار سهام، ارزشی در حد صدها میلیون یا حتی چند میلیاردها دلار داشتند.

ادغام AOL و Time Warner در اوایل سال ۲۰۰۰، ترکیبی به‌ظاهر انقلابی از رسانه‌های سنتی و جدید را رونمایی کرد که انتظارات بلندپروازانه‌ی پیرامون بخش اینترنت را تأیید می‌کرد. این ادغام با ارزش ۱۶۵ میلیارد دلار، بزرگ‌ترین در نوع خود بود، اما به‌دلیل عدم هم‌افزایی واقعی بین رسانه‌های سنتی و دیجیتال، به یکی از بزرگ‌ترین شکست‌های تجاری تبدیل شد.

در فضای مغشوش و هیجانی بازار، سرمایه‌گذاران حاضر بودند قیمت‌های گزافی برای سهام شرکت‌هایی بدون درآمد یا سود بپردازند؛ با این باور که اینترنت اقتصاد را دگرگون خواهد کرد و ثروتی عظیم خلق می‌کند. داغ شدن بازار سفته‌بازی، به رشد سریع‌تر حبابی دامن زد که در آن، ارزش‌گذاری‌ها بیشتر بر پایه‌ی هیجان و پتانسیل، و نه عملکرد واقعی مالی صورت می‌گرفت.

سقوط بزرگ: پایان رویای دات‌کام

با آغاز سال ۲۰۰۰، صعود به‌نظر غیرقابل توقف سهام دات‌کام، منجر به ایجاد نگرانی‌هایی را در بازار شد. با اینکه همچنان شور و هیجان خاصی در بازار فراگیر بود، نشانه‌های هشداردهنده‌ای پدیدار شدند. بخش عمده‌ی نگرانی‌ها، درباره‌ی سودآور نبودن بسیاری از شرکت‌های اینترنتی بود و بنابراین مدل‌های کسب‌وکار آنها زیر ذره‌بین تحلیلگران قرار گرفت. کار تا جایی پیش رفت که حتی آلن گرینسپن، رئیس بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو)، پیش‌تر درباره‌ی هیجان غیرمنطقی بازار هشدار داده بود، اما گوش‌ها برای شنیدن آماده نبودند.

لینک خبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *