لیگ ایران و جهان شروع می شود اما کو مجری توانمند؟/تلویزیون بعد از عادل و مزدک و فرشاد محمدی ،گزارشگر ندارد
هجوم حامیان مالی
جدای از موضوع حق پخش مسابقات فوتبال که خودش یک بحث مفصل میطلبد و بیش از یک دهه است که به نتیجه روشنی نرسیده، رسانه ملی نهایت بهره را از تبلیغات و اسپانسرینگ پخش مسابقات فوتبال میبرد.
این رویکرد طبیعی اما، گاهی به چنان آش شوری منتهی میشود که نهتنها دلزدگی مخاطب را به دنبال دارد، بلکه گاهی پخش فوتبال از تلویزیون را به سوژه فضای مجازی تبدیل میکند.
در ال کلاسیکوی برگشت فصل گذشته، صداوسیما که از ایده تبلیغ گرافیکی پیچگوشتی، لوله و پنجره دوجداره در دایره میانی زمین مسابقات فوتبال حسابی منتفع شده بود، تصمیم گرفت طی یک عملیات گرافیکی مضحک، تبلیغات محیطی دورتادور ورزشگاه المپیک بارسلون را هم به تسخیر خودش درآورد. در دقایق پایانی همین بازی، «رافینیا» که با مدافع حریف کورس گذاشته بود، به دلیل سرعت زیاد از زمین خارج و ناگهان زیر کارهای گرافیکی تلویزیون محو شد! به محض بروز این اتفاق، حتی محمدرضا احمدی گزارشگر بازی هم نتوانست خندهاش را کنترل کند و با لحنی کنایی به محو شدن مهاجم بارسلون واکنش نشان داد. در حاشیه پخش شبانه مسابقات فوتبال اروپایی نیز، در حالی که کمتر از ۱۰ دقیقه فرصت برای استودیو وجود دارد، اصرار بر تبلیغ مفصل اسپری خوشبوکننده، صندوق سرمایهداری، پلتفرم بیمه و… مدتی به سوژه برنامههای طنز و کلیپهای فضای مجازی تبدیل شده بود.
بحران گزارشگری
واقعیت آن است که پس از جدایی سه تن از گزارشگران کماشتباه فوتبال (عادل فردوسیپور، مزدک میرزایی و فرشاد محمدیمرام)، رسانه ملی با بحرانی جدی در این زمینه مواجه شده و امروز فقط محمدرضا احمدی را میتوان یک گزارشگر تراز برای مسابقات مهم دانست؛ در کنار جواد خیابانی که در بازیهای ملی، اغلب گزارشهای استانداردی ارائه میدهد، هرچند در سایر مسابقات پراشتباه ظاهر میشود.
بقیه گزارشگران اما، عموما عملکرد ضعیفی دارند. در هفته افتتاحیه مسابقات فوتبال همین فصل، فجایعی رخ داد که مطلقا از رسانه ملی پذیرفتنی نیست. گزارشگر بازی سوپرجام اروپا، تا حوالی دقیقه ۹۰ به مخاطبان شبکه سه وعده وقتهای اضافی را میداد؛ در حالی که این دیدار اصلا وقت اضافه نداشت و مستقیم به ضربات پنالتی میرفت! در همین هفته، دو گزارشگر مختلف جام خیریه انگلستان که برای دو نیمه این مسابقه انتخاب شده بودند، نام ابرچی ازه (مهاجم کریستالپالاس) را به دو شکل متفاوت تلفظ میکردند! این ناهماهنگی، مخاطبان را به یاد روزهای اوج گزارشگری فوتبال در تلویزیون انداخت که گزارشگر رسانه ملی (عادل فردوسیپور) برای اطمینان از دقیق بودن گزارشش، تلفظ صحیح نام «سامی هوپیا» را از سفارت فنلاند استعلام میکرد. این وضعیت در میان گزارشگران استانی که مسابقات فوتبال داخلی را گزارش میکنند، تشدید میشود و لحنی فاجعهآمیز به خود میگیرد.
برنامهسازان موازی
محتوای برنامههای فوتبالی تلویزیون، با سردمداری «فوتبال برتر» شبکه سه و «شبهای فوتبالی» شبکه ورزش، به شدت دچار همپوشانی شده و گاه به تکرار یکدیگر شبیه هستند؛ به طوری که خلاقیت تقریبا از برنامههای فوتبالی رخت بربسته است. این دو برنامه چند فصل پیاپی است که (منهای دکور) با همان ساختار و بدون کوچک ترین نوآوری ویژهای که معمولا برای در ابتدای هر سال فوتبالی طراحی میشود، به کار خود ادامه میدهند. برنامههای صبحگاهی نیز شرایط به مراتب بدتری را تجربه میکنند. مهمانهای تکراری حوزه فوتبال، صبحها از این برنامه به آن برنامه میروند و حرفهایی تکراری را بازگو میکنند. ماجرا زمانی عجیبتر میشود که مثلا یک مربی یا مدیرعامل باشگاهی، شب در یک برنامه زنده مطلبی را میگوید و صبح فردا، همه برنامههای دیگر به تکرار آن مطالب میپردازند؛ اتفاقی که در شکل مرسوم و جاافتادهاش سالها توسط دو نوبت خبر ورزشی در ساعتهای ۱۳:۱۵ و ۱۹:۴۵ به بهترین نحو و با کمترین هزینه انجام میشد.
17302